×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

اجتماعی خبری هنری

× اخبار روز در غالب یک صفحه اخبار هنری لطیفه موزیک و غیره
×

آدرس وبلاگ من

parsnet.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/fm

لطیفه های بامزه بامزه میگی بامزه نیست2؟

-يه كبوتره مست ميكنه بجای نامه ايميل ميده

  

-يه یارو  داشته پرتقال پوست ميكنده با خودش ميگفته خدا كنه داخلش موز باشه

 

 -يه روز یارو  ، البرادعی رييس سازمان آژانس اتمي رو ميبينه ميگه آقا ببخشيد شما دكتريد يارو ميگه آره . یارو  مي گه شما اگه دكتريد چرا تو آژانس كار ميكنيد!

 

 -يه روز يه قورباغه قرص اكس ميخوره ، كرال پشت ميره .

 

 -كرم ابريشم قرص اكس مي خوره پليور مي دوزه !

 

 -به آمريکا ميگن چرا اومدی عراق؟ ميگه آخه امام حسين طلبيد! ميگن کی ميری؟ ميگه هر وقت امام رضا بطلبه!

 

 -دلم میخواد بخورمت، نه بخاطر اينكه عسلي، نه بخاطر اينكه جيگري، فقط...فقط ميخوام يه گوهي تو زندگيم خورده باشم

 

 -يارو میگوزه  زنش میگه صبوری، بازم سوسیس کالباس های صدادار خوردی!!!

 

 

 -پلیسه بهیارو : مگه نمی دونی اینجا ماهیگیری ممنوعه؟یارو : ولی تابلو نزدین

پلیس: نزدیم که نزدیم ، زود باش از روی آکواریوم بیا پایین

 

 -یارو  پلیس مخفی میشه ، سه ساله هنوز کسی نمیدونه کجاست.

 

 -یارو می گفته عجیبه ؟ می گن چی عجیبه ! می گه ۱۰۰ هزار تا تماشاچی ۲۲ تا بازیکن ۳ تا داور ! مگن خوب چیش عجیبه ؟ می گه گنجیشکه همه رو ول کرده ریده رو من.

 

 -يه روز يک یارو  مي ره استخره مي ره توچهارو نیم متري و مياد بالا بعد به خودش ميگه اون بنا که کاشيا کف استخر را کار کرده عجب نفسي داشته.

 

 -به یارو  ميگن با غضنفرجمله بساز،ميگه: آدم با باباي خودش هم جمله مي سازه؟!

 

-جعبه سیاه سی130 پیدا شد : توش یه تیارو  به خلبان میگه آقا سه راه آذری پیاده میشم .

 

 -قاضی ميشه غضنفر بهش ميگن حكم كن، ميگه پيك !!!

 

 -ازغضنفر مي پرسن تو چرا جورابت اينجوريه؟يه لنگش آبيه يه لنگش قرمز ؟ ميگه نميدونم والله ، يه جفت ديگه هم همينطوري تو خونه دارم !!

 

 -به غضنفرميگن چرا زنبورها گل ميخورن؟ ميگه خوب حتما دروازه بانيشون خوب نيست

 

 -يه روز يه جنگل بود درخت نداشت. يه شكارچي بود تفنگ نداشت. يه تفنگ بود كه فشنگ نداشت. بعد اون شكارچي كه تفنگ نداشت با اون تفنگ كه فشنگ نداشت يه گوزن شكار كرد كه شاخ نداشت گوزن را انداخت نوي كيسه كه ته نداشت اين داستان كه نويسنده نداشت نويسنده هم اسم نداشت هر چند اين داستان سرو ته نداشت ولي ارزش سر كار گذاشتن رو كه داشت.......................

 

 -یارو  ميره مسجد وقتي مياد بيرون ميبينه كفشش نيست ميگه من كي اومدم بيرون.

 

 -بهیارو  ميگن عباس آقا GLX گرفت ميگه: ا... زانتيا رو فروخت. چند روز بعد دوباره بهش ميگن عباس آقا HIV گرفته ميگه: GLX  رو فروخت.

 

 -یارو  باباش تو مستراح سكته ميكنه ميميره بعد از اون روز یارو  هر روز تو مستراح گريه ميكرده يارو رفيقش شاكي ميشه ميگه خوب مستراح جاي گريه كردنه؟ یارو  هم ميگه:آخه اينجا بوي بابامو ميده..(وبلاگم ازدست حرف مستراح اومد به گو رفت البته ببخشيد روت به ديوار)

 

-یارو  تاكسي دربست ميگيره. از پنجره سوار ميشه

 

 -به يه معتاده ميگن اون دويست تومني رو از زمين وردار معتاده برميگرده ميگه : مگه من وژنه بردارم؟

دوشنبه 16 تیر 1387 - 9:53:09 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم